حکومت اسلامی

مطالبی از اسلام برای آگاهی بیشترمان با این دین عزیز

حکومت اسلامی

مطالبی از اسلام برای آگاهی بیشترمان با این دین عزیز

۳۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۴ ، ۰۵:۱۲
کبوتر حرم

کتاب «دیدم که جانم می‌ رود» به قلم حمید داود آبادی، یکی از همین کتاب‌هایی است که در گونه تاریخ شفاهی دفاع مقدس به رشته تحریر درآمده است و شرحی از زندگی نه چندان طولانی اما پربرکت شهید مصطفی کاظم‌ زاده است. این کتاب که داودآبادی خود راوی آن است و روایت‌های ذکر شده دست اول هستند، اولین نکته مثبت و جلب توجه کننده این کتاب است...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۴ ، ۱۵:۰۱
کبوتر حرم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۹۴ ، ۰۷:۱۲
کبوتر حرم

وصیت نامه شهید قاسم قاسمی:

بسم رب الشهداء و الصدیقین

«ان الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله و اولئک هم الفائزون»

و آنان که ایمان آوردند و از وطن هجرت کردند و در راه خدا با مال و جانشان جهاد کردند، آنها را نزد خدا مقامی بلند است. ایشانند کامیابان.

در این برهه از زمان که کفار و جهانخواران شرق و غرب به مقابله با اسلام و نظام جمهوری اسلامی شتافتند، ما نیز باید به این وظیفه و فریضه اسلامی عمل کنیم و به مقابله با کفار برویم...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۹۴ ، ۰۵:۵۲
کبوتر حرم

رحلت حضرت امام خمینی را تسلیت عرض می کنم


۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۴ ، ۲۲:۲۱
کبوتر حرم
15سال بعد ازولفجر مقدماتی از دل فکه پیکر یک شهید پیدا شد،
که اعدادو ارقام پلاکش ناخوانا بود.
معلوم بود نوجوان است.مثلا14یا15ساله.
توی جیب لباسش یک تکه کاغذ سالم مانده بود،که به سختی خوانده می شد.
واینک این یادگار را با دل وجان بخوانید:

بسمه تعالی
جنگ بالا گرفته است،مجالی برای هیچ وصیت نیست،جز همین که امام را تنها نگذارید.
تا هنوز چند قطره خون در بدن دارم ،حدیثی از امام پنجم(ع) می نویسم:

به تو خیانت می کنند،تو مکن.
تو را تکذیب می کنند آرام باش.
تو را می ستایند،فریب مخور.
تو را نکوهش می کنند،شکوه نکن.
مردم شهر از تو بد می گویند،اندوهگین مشو.
همه تورا نیک می خوا نند،مسرور مباش.
آنگاه از ما خواهید بود.(تحف العقول،صفحه284)
دیگر نایی در بدن ندارم،خداحافظ دنیا...

به خدا نه تو،ونه هیچ کس نمی داند،این عشق بازی از آن کیست.

سلام دوست خوبم،که نمی شناسمت.
هیچ وقط از تو خداحافظی نمی کنم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۴ ، ۰۶:۰۱
کبوتر حرم

شهید علیرضا کریمی، متولد 22 شهریور سال 1345 مقارن با ایام ماه مبارک رمضان در محله سیچان اصفهان بدنیا آمد. بدلیل بیماری شدیدی که داشت، پزشکان معتقد بودند که زیاد زنده نمی ماند. به طوری که در 4 سالگی کبد وی از بین رفته و دیگر امیدی به زنده ماندنش نبود. روزی سیدی سبزپوش به مغازه پدرش مراجعه کرده و بی مقدمه می گوید : کار خوبی کردی که علیرضا را نذر آقا اباالفضل (ع) کردی. همین امروز سفره آقا اباالفضل (ع) را پهن کن و به مردم غذا بده، 3 مجلس روضه برای حضرت در حرمش نذر کرده ای که من انجام می دهم. سپس اسکناسی را جهت برکت کاسبی به پدر می دهد. آن روز بچه به طرز معجزه آسایی شفا می یابد به طوری که سال ها بعد قهرمان ورزش های رزمی می شود.

در عملیات محرم در اثر اصابت گلوله خمپاره سر و دست و پای او مجروح می شود. بعد از پایان دوران مجروحیت به جبهه باز می گردد. فرمانده گردان امیرالمؤمنین (ع) به خاطر شجاعت و مدیریتی که علیرضا از خود نشان داده بود، مسئولیت دسته دوم از گروهان اباالفضل (ع) را به او می دهد. در آخرین دیدار با خانواده اش به مادر می گوید : ما مسافر کربلائیم، راه کربلا که باز شد بر می گردیم. در پایان آخرین نامه ای که فرستاد، نوشته بود به امید دیدار در کربلا.

در عملیات والفجر 1 هر دو پای علیرضا مورد هدف تیرهای عراقی قرار می گیرد و در جواب فرمانده اش که می خواهد او را به عقب بیاورد می گوید، شما فرمانده ای برو بچه ها منتظرت هستند. علیرضا در حالیکه روی زمین افتاده و به سختی می خواست خودش را به سمت تپه ها بکشاند، ناگهان یکی از تانک های عراقی به سرعت به سمت وی رفته و از روی پاهایش رد می شود. در اینجا فقط 16 ساله بود16 سال بعد درست همان روزی که اولین کاروان به صورت رسمی عازم کربلا می شود پیکرش را در منطقه فکه شمالی پیدا کرده و شب تاسوعای حسینی به وطن باز می گردانند. به خواب مسئول گروه تفحص لشکر امام حسین (ع) می آید و محل دفنش را هم می گوید. مردم در مسجد در دسته عزاداری کنار پیکرش تا صبح می مانند. صبح روز تاسوعا همراه با دسته سینه زنی در گلزار شهدای اصفهان او را به خاک می سپارند.

    

  

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۴ ، ۱۶:۳۳
کبوتر حرم

ولادت آقا صاحب الزمان را به تمام مسلمین تبریک عرض می کنم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۴۷
کبوتر حرم


برای دیدن اندازه اصلی، بر روی تصویر کلیک نمایید "

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۴ ، ۱۳:۱۲
کبوتر حرم

دوستداران حضرت ولیعصر

لطفا در قسمت منو به گزینه

آشنایی با منتقم فاطمه (عج)

سری بزنید
امروز1394/4/20این قسمت بروز رسانی شد.
مطالب جدید در انتهای صحفه قرارمی گیرند.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۳۳
کبوتر حرم

زندگینامه شهید مرحمت بالازاده :

در هفدهم خردادماه 1349 در یک کیلومتری تازه کند «انگوت» در روستای «چای گرمی»، خانواده ای صاحب فرزندان دوقلویی می شوند که یکی از آنها نیامده به سوی پروردگار بر می گردد و آن یکی برای خانواده اش تحفه ای می ماند. خانواده نام "مرحمت" را برایش بر می گزینند. پدرش "حضرتقلی" در روستاهای اطراف، دستفروشی می کرد و مادرش هم به کارهای خانه مشغول بود...

مرحمت از اوایل کودکی جسور بود، به طوری که مادرش به او می گوید: «می ترسم چشم بخوری و نظر شوی» بالأخره تحصیلاتش را تا ابتدایی ادامه می دهد و همین مواقع مصادف می شود با پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از آن شروع جنگ تحمیلی. مرحمت دیگر نمی تواند تحمل کند و می خواهد در دوران ابتدایی به جبهه اعزام شود ولی هیچ کس تصورش را هم نمی کند که او می خواهد به مناطق عملیاتی برود. بالأخره مرحمت وارد بسیج می شود و توانایی های خود را نشان می دهد. در پایان دوره آموزشی در امتحان تیراندازی، مرحمت در کل گردان نفر پنجم شده و تعجب همگان را برانگیخته بود. ولی با تمام اینها به خاطر سن کمش با اعزام او مخالفت می کردند. چندین بار در مراحل اعزام در گرمی و اردبیل، و در خان آخر در تبریز اجازه اعزام به او داده نمی شود. مرحمت سرش را پائین انداخته و با حسرت می گوید: " اینها به من می گویند سن تو کم است، اما خیال کرده اند، هر طوری شده من باید خودم را به جبهه برسانم ". او به هر دری می زند تا اینکه فرجی پیدا شود. اما واقعاً هم سن و هم هیکل او در قد و قواره جنگ نبود. مرحمت تکلیف خود را شناخته بود و بر اساس آن تکلیف باید به جبهه می رفت، لذا برای رسیدن به هدف، تصمیم بزرگی می گیرد و خود را به تنهایی و با مشقت هر چه تمام تر به پایتخت می رساند و به ملاقات رئیس جمهور می رود. با چه مشکلاتی وارد ساختمان ریاست جمهوری می شود، بماند. رئیس جمهور وقتحضرت آیت الله خامنه ای (مد ظله) را ملاقات می کند. در آن ملاقات به حضور حضرت قاسم (ع) در واقعه عاشورا و 13 ساله بودن آن بزرگوار اشاره می کند و می گوید " اگر من 12 ساله اجازه حضور در جبهه ندارم، پس از شما خواهش می کنم که دستور بدهید بعد از این روضه حضرت قاسم (ع) خوانده نشود." حرف های مرحمت رئیس جمهور را تحت تأثیر قرار داد و ایشان دست خطی با این مضمون می نویسد که «مرحمت عزیز می تواند بدون محدودیت به منطقه اعزام شود» یعنی مجوزی بسیار معتبر که نوجوانی با این قد و قواره، ولی شجاع و نترس از رئیس جمهور می گیرد، جای هیچ حرفی و حدیثی را باقی نمی گذارد. توانایی های او در منطقه عملیاتی و در چندین عملیات، رابطه او با شهید باکری و اینکه شهید باکری به منظور تبلیغ و روحیه دادن به رزمندگان دیگر که چنین فردی با سن کم، رو در روی دشمن می ایستد و جان فشانی می کند، مرحمت را برای دیگران الگویی می خواند. مرحمت با آن جثه کوچک، قیافه معصومانه و دوست داشتنی، به فرمانده روحیه بچه ها تبدیل شده بود. نقل داستان و رشادت ها و شجاعت های او در میدان نبرد، موجب تقویت روحیه رزمندگان بود. از جمله مسایل جالب درباره زندگی شهید بالازاده این است که هر زمانی این شهید بزرگوار برای مرخصی به پشت جبهه می آمده به درخواست امام جمعه شهر، قبل از خطبه های نماز جمعه برای مردم سخنرانی و آنها را برای رفتن به جبهه تشویق می کرد. مرحمت در یکی از عملیات ها که در حال برگشت به موقعیت خودشان بود، با نیروهای دشمن مواجه می شود و این در حالی بوده است که آن شهید قهرمان اسلحه ای هم در اختیار نداشته است، ولی ناگهان متوجه شیئی می شود و آن را بر می دارد و به عربی می گوید: "قف" یعنی "ایست" آنها از ترس و وحشت تسلیم او می شوند و مرحمت در تاریکی شب آنها را به مقر می آورد. افسر عراقی دستگیر شده به فرمانده ایرانی می گوید: "می خواهم از شما یک سوال بپرسم. من خودم در چند کشور دوره چریکی دیده ام ولی تابحال اسلحه ای که سرباز شما بدست داشت را ندیده ام" نگو که مرحمت که به دستشویی رفته بود و اسلحه هم نبرده بود، متوجه اگزوز لودر می شود که به زمین افتاده و آن را بر می دارد و عراقیها هم از خوفی که خداوند بر دل آنها گذاشته بود، آن را اسلحه ای پیشرفته می بینند و مرحمت برای اینکه نیروهای دشمن را خوار و ذلیل نشان بدهد، به جای اینکه اگزوز را بیاورد آفتابه را می آورد و می گوید "من با این اسلحه شما را اسیر گرفته ام" این حرف باعث انفجار خنده در بین رزمندگان اسلام و باعث شرمساری نیروهای عراقی می شود.

مرحمت حدود سه سال در جبهه ها، جنگ کرده بود تا اینکه 21 اسفند 1363 در عملیات بدر در جزایر جنوب به درجه رفیع شهادت که کمتر از آن حق او نبود نایل می آید.

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۴ ، ۰۵:۱۶
    کبوتر حرم
    از شعبان استفاده کنید
    رسول الله(ص) می فرمایند: شعبان ماه من است
    ۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۴ ، ۱۵:۰۱
    کبوتر حرم

    سعید طوقانی، سال ۱۳۴۸ در تهران به دنیا آمد و به لحاظ اینکه پدرش حاج اکبر، از ورزشکاران باستانی بنام تهران بود، در سن چهار – پنج سالگی به این ورزش علاقه مند شد و به همراه پدر و برادران بزرگترش که آنان نیز از جمله ورزشکاران بودند، در زورخانه حضور پیدا می کرد...

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۴ ، ۰۵:۱۴
    کبوتر حرم

    وصیت نامه شهید سعید طوقانی :

    بسم‌الله الرحمن‌ الرحیم

    با درود و سلام بر انبیا و اولیاء معصومین علیه‌السلام خصوصا چهاردهمین ولی مطلق و معصوم بر حق منجی عالم بشریت حجت‌ ابن‌ الحسن العسکری (عج) و نائب عزیز آن بزرگوار ابراهیم زمان و بت شکن عصر، روحی له الفدا و صلوات و رحمت بر روح پر فتوح شهدای بخون غلطیده که به رفیق اعلی پیوستند و از غیر حق گسستند و لایق مرزوق شدن عندالرب گردیدند و طلب شفای عاجل جانبازان اسلام از کسی که اسم او شفای قلوب و عابدان است و استدعای صبر جمیل و اجر جزیل بر بازماندگان شهدا و جانبازان که چشم و چراغ این ملتند...

    پدر و مادر عزیز و بزرگوارم را که بر من حقوق و منتهای بی شمار دارند، سلام صمیمانه می‌رسانم و امیدوارم از خطایا و لغزش‌های بنده درگذرند و همانگونه که خانواده شهدا بر فقدان پسرانشان و برادرم صبر و شکیبایی نمودند، بر شهادت من که همچون او، آنها را دوست دارم که پیرو سالار شهیدان و سرور آزادگان حسین بن علی (ع) باشم و انشاالله به این آرزویم که ادامه خط برادران عزیزم بود و رضای خدا و امام زمان (عج) و امام امت در آن است برسم و نیز حلیم و بردبار باشید و خوشحال باشید که امانتی که خدا به شما داده بود به خوبی باز گرداند و انشاالله بتوانیم سبب افتخار و شفاعت شما در آخرت که خانه اصلی و حقیقی است باشم و از شما و همه می‌خواهم که شدیدا مقلد و متعبد امام امت باشید و دوستی و دشمنی و حب و بغض و همه اعمالتان را بر محور امام امت و سخنان و رفتار و کردار او قرار دهید و در فتنه ها و گیرودارها تمسک به این حبل متین و نماینده صراط مستقیم که شما را بیشتر از خودتان دوست دارد و اختیارتان را بیشتر از خودتان دارد، نمایید تا از بلاها و آزمایشات سرافراز و با رضای حق بیرون آیید و کاری نکنید که لیاقت یاوری امام زمان را از دست بدهید. تا می‌توانید مراقب و محاسب اعمال و احوال خودتان باشید و خود را در محضر خدا حس کنید که اگر شما او را نمی‌بینید، او شما را می‌بیند و رئوف و رحیم و قادر و قهار است و حلم و صبر او، شما را ظلوم و جهول نکند.

    هر که باشد ز حال ما پرسان /// همه را یک به یک سلام برسان

    خدایا خدایا تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار

    والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته

    سعید طوقانی 14 تیر 63 ساعت 12:30

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۴ ، ۰۵:۱۲
    کبوتر حرم

    شهید: علی حقیقی / تاریخ شهادت : 17/12/62 /

    محل شهادت: جزیره مجنون / شغل :دانش آموز /

    بسم الله الرحمن الرحیم

    ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون

    وحساب نکنید آنانکه درراه خداکشته می شوند، مردگانند بلکه آنان زنده اند و نزد پروردگارشان روزی می خورند.

    (انا لله و انا الیه راجعون)

    با سلام بر امام زمان مهدی موعود و منجی عالم بشریت و با سلام برخمینی بت شکن نایب بر حق امام زمان که انشاءالله رهبری انقلاب جهانی اسلام را بدست صاحب اصلی آن خواهد سپرد. بارخدایا پروردگارا این بنده روسیاه و کوچک، خود گناهانی بس زیاد به دوش دارد، طلب عفو می کند و بهترین و نزدیکترین راهی که برای رسیدن به تو وجود دارد، پیدا کرده و آن راه شهادت دراه تو است. بار خدایا بزرگترین لطفی که درحق ما کردی و آن این بود که ما را در این عصر بدنیا آوردی. عصری که خمینی در آن خروشیده و ما را که از بشریت دور شده بودیم به خود آورد و با مفهوم انسان بودن و عشق به خدا آشنا ساخت. ای ملت حزب الله تنها پیامی که شهداء باقی می گذارند این است که یک لحظه امام عزیز راتنها نگذارید؛ چون که بی عشق خمینی نتوان عاشق مهدی شد. پدر و مادر عزیزم از خداوند بزرگ میخواهم، به شما که از ایمان آورندگان خوب او هستید، اجر جزیل و صبر جمیل عنایت فرماید که همیشه خواستید فرزندانتان آنطور که اسلام می خواهد باشند و من از شما نهایت تشکر را کرده و ازخداوند میخواهم که شما را از بندگان خاص خود قراردهد. پدر و مادر عزیزم اگر توفیق آن را یافتم که خداوند مرا پیش خود بخواند که افتخار بس بزرگی برای من و هر بنده صالح اوست، با آنکه خود می دانم آماده اید تا هر چه در توان دارید حتی جان و فرزندان خود را در راه اسلام و قرآن بدهید. با این حال صبر انقلابی خود را حفظ کنید، چون شماها راه درازی را در پیش دارید و باید بیشتر از ماها به اسلام و انقلاب خدمت کنید و برادرانم شماها هستید که باید سلاح به زمین افتاده شهدا را برداشته و با ندای الله اکبر به پیش بتازید و کفر را نابود کنید.

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۴ ، ۰۵:۵۹
    کبوتر حرم