حکومت اسلامی

مطالبی از اسلام برای آگاهی بیشترمان با این دین عزیز

حکومت اسلامی

مطالبی از اسلام برای آگاهی بیشترمان با این دین عزیز

۱۹ مطلب در اسفند ۱۳۹۳ ثبت شده است


امام صادق (ع) :

اگر به تو اعلام شد که از عمرت بیش از دو روز باقی نمانده است

 روز اول را به اخلاق و ادبت اختصاص بده تا از آن برای روز مرگت کمک بگیری.  

روضه کافی صفحه 150

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۳ ، ۱۲:۲۳
کبوتر حرم


امام باقر (ع) :

اطاعت از فاطمه (سلام الله علیها) بر تمامی آفریدگان خدا

از جن و آدمیان و پرندگان و وحوش

و پیامبران و فرشتگان واجب است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۳ ، ۱۲:۱۸
کبوتر حرم


"برای دیدن اندازه اصلی بر روی تصویر کلیک نمایید."

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۳ ، ۱۲:۱۲
کبوتر حرم


افتاده بود روی زمین خواهرش رسید

ام المصائب آمد و بالا سرش رسید

سر را به روی دامن زهرائی اش نهاد

یک کاسه آب دست امام غریب داد

سر خود سرش که چادر مادر نکرده است

کم مادری برای برادر نکرده است

بانوی روضه ها سخنش را شروع کرد

واویلتا حسن حسنش را شروع کرد

بر روی خاک سر نگذاری سرم فدات

بال و پرت شکسته و بال و پرم فدات

پا بر زمین نکش جگرم تیر می کشد

پشت و پناه من کمرم تیر می کشد

دق می کنم که سرفه امانت بریده است

درد جگر به سینه و پهلو رسیده است

زهرش درست بر جگر تو شراره زد

بر روی زخم گم شدن گوشواره زد

خیلی قدیم زخم دلت بی شماره شد

با نامه ی فدک جگرت پاره پاره شد

پایین پات قاسم دلخون نشسته است

بالا سرت برادر محزون نشسته است

بالا سرت نشسته فقط گریه می کند

محزون و دلشکسته فقط گریه می کند


محسن حنیفی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۵۰
کبوتر حرم


چه کربلا ست که آدم به هوش می آید

هنوز ناله زینب به گوش می آید

چه کربلاست کز آن بوی سیب می آید

صدای ناله ی شاهی غریب می آید

چه کربلاست کز او بوی مُشک می آید

هنوز ناله ز لب های خشک می آید

چه کربلاست که بوی گلاب می آید

صدای گریه طفل رباب می آید

چه کربلاست که بوی عبیر می آید

صدای کودک نا خورده شیر می آید

چه کربلاست که بانگ صفیر می آید

هنوز ناله طفل صغیر می آید

چه کربلاست از آن ناله ی رباب آید

صدای ناله ی لالایی بخواب آید

جواب طفلک شش ماه داده شد باتیر

عدو به تیر جفا داده بود او را شیر

چرا نگفته کسی آب مهر مادر اوست

برای چیست که عطشان علی اصغر اوست

چه کربلاست که سقای آن شده بیدست

عدو زکینه سرش با عمود کین بشکست

چه کربلاست که آبش به قیمت جان است

به گوش جان همه جا ناله های طفلان است

مگر به کرب و بلا آب قیمت جان است

چرا نگفته کسی این حسین مهمان است

چرا به تشنه لبان هیچ کس جواب نداد

به کام تشنه شان یک دو جرعه آب نداد

چه کربلاست علی اکبر اربا اربا شد

شهید کینه به پیش دو چشم بابا شد

چه کربلاست که چون نام کربلا ببرند

فلک به ناله ملک در خروش می آید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۳ ، ۱۲:۰۳
کبوتر حرم

مادرِ آب تویی و پدرِ خاک علی

آب و خاکی که گِلم را بوجود آورده

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۴۴
کبوتر حرم

عجب رسمیه رسم زمونه

خونه مون عیدا پر مهمونه

بقیه در ادامه مطلب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۲۹
کبوتر حرم

حافظ : 
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را

صائب در جواب حافظ :
 
هر آن کس چیز می بخشد، ز جان خویش می بخشد
نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را
 
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا را

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۲۴
کبوتر حرم
........................................
ایوان نجف عجب صفایی دارد
حیدر بنگر چه بارگاهی دارد
هرگز نکند واهمه از روز جزا
هر کس چو علی پشت و پناهی دارد
ریزد گنهش به مثل برگ پائیز
گر زائر دلخسته گناهی دارد
هرگز نشود دیده او نابینا
هرکس که بر این بقعه نگاهی دارد
خوشبخت کسیکه اندر این وادی عشق
با راز و نیاز اشک و آهی دارد
حاجت بطلب همیشه از شاه نجف
زیرا که ید گره گشایی دارد
بر وادی رحمتش دو صدبار سلام
مدفون دو سه صد مرد الهی دارد
از کوفه رسد ناله حیدر بر گوش
زان خانه پر نور که چاهی دارد
نومید نگردد ز سرای علوی
هر کس به درش دست گدایی دارد
یزدی به یقین ز تربت پاک نجف
بر باغ بهشت طرفه راهی دارد
رحمت به روان آنکه گفت این مصرع
ایوان نجف عجب صفائی دارد
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۲۵
کبوتر حرم

پیامک زد شبی لیلی به مجنون

که هر وقت آمدی از خانه بیرون

بقیه در ادامه مطلب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۳ ، ۰۹:۴۴
کبوتر حرم


فَمَا لِی لاَ أَبْکِی 
أَبْکِی لِخُرُوجِ نَفْسِی أَبْکِی لِظُلْمَهِ قَبْرِی أَبْکِی لِضِیقِ لَحْدِی أَبْکِی لِسُؤَالِ مُنْکَرٍ وَ نَکِیرٍ إِیَّایَ‏ 

پس چرا نگریم 
می‏گریم بر جان دادنم می‏گریم بر تاریکی قبرم می‏گریم بر تنگی جای ابدی خودم می‏گریم برای سؤال منکر و نکیر 

أَبْکِی لِخُرُوجِی مِنْ قَبْرِی عُرْیَاناً ذَلِیلاً حَامِلاً ثِقْلِی عَلَی ظَهْرِی‏ 
بر آن حالتی که از قبر برهنه و خوار و ذلیل بیرون آمده و بار سنگین اعمالم را بر پشت گرفته‏ام می‏گریم 

فرازی از دعای أبوحمزه ثمالی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۳ ، ۰۹:۳۹
کبوتر حرم


بس که از آه، دل شعله ورت می سوزد

با تماشای تو قلب پدرت می سوزد

ای جگرگوشه ی من شعله مزن بر جگرم

جگرم سوخت ز بس که جگرت می سوزد

زودتر از همه پیش پدرت می آیی

زودتر از همه شمع سحرت می سوزد

زیر پرهای تو آرام گرفتم بابا

حیف از آن روز که تو بال و پرت می سوزد

بعد من هر چه بلا هست سرت می آید

بعد من وای که پا تا به سرت می سوزد

گاه در کوچه ای از درد زمین می افتی

گاه از دست کسی چشم ترت می سوزد

گاه در پشت در خانه ی خود می نالی

چشم وا می کنی و دور و برت می سوزد

یک طرف دست تو در پای علی می شکند

یک طرف دخترکت پشت سرت می سوزد

از صدای تو در آن شعله علی می فهمد

که اگر فضّه نیاید پسرت می سوزد

حسن لطفی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۲۴
کبوتر حرم


"برای دیدن اندازه اصلی بر روی تصویر کلیک نمایید."

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۵۵
کبوتر حرم

من درکنار تو به کربلا می رسم

.

.

صبح جمعه ای بود که دلم هوایت کرده بود

دلم کنار تو بود .. اما از تو دور بود

دوری من از تو دلیلش گناه است می دانی

ولی عزیزم گناه من کجا و مهربایت کجا می دانی

دل است دیگر گاهی می گیرد

هم برای تو هم برای من برای همه چیز می گیرد

دل است دیگر عاشق می شود

تنها و غریب می شود و "تو" همه کسش شود

یک لحظه گناه مرا کنار بزار

بی وفایی ها و توبه شکستن هایم را کنار بزار

یک لحظه مرا در حال خود ببین

ببین چقدر بی کس و تنهاست .. ببین

یک عمر انتظارت را کشیده ام

جمعه به جمعه به پایت نشسته ام

برایت گریه ها کرده ام اشک ها ریخته ام

گاهی با تو حرف ها می زدم

در دلم نگاهت می کردم

من که ندیدمت اما تصورت می کردم

اما یک روز می بینمت که دست مرا گرفته ای

بردی کنار دختر سه ساله ای

یک روز این انتظار و اشک و گریه ها تمام می شود

تو می آیی و من هم برای تو می شود

تو می آیی می دانم که می آیی

شنبه و دوشنبه و جمعه فرقی نمی کند یک روز می آیی

یک روز می آیی ... که محشر بپا کنی

همه کس را عاشق یوسف زهرا کنی

لیلی کنی دیوانه کنی و در رکابت جان دهند

یاعلی گویند و لبیک یا مهدی صدا زنند

یک روز ...  این غم کهنه تمام می شود

صدای گریه های علی اصغر تمام می شود

یک روز ... زخم های مادر درمان می شود

تو می آیی و غریب کشی تمام می شود

یک روز من به آرزوی کودکیم می رسم

من در کنار تو به کربلا می رسم

.

.

شاعر : حسن عباسقلی زاده

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۳ ، ۱۵:۲۵
کبوتر حرم

من و تو

 

اون که عهداشو شکسته , منم آقا

اون که قلبت رو شکسته , منم آقا

اون که جمعه ها نیومده, منم آقا

اون که منه نامردو خریده , تویی آقا

اون که گناهاش زیاده , منم آقا

اون که تنهات گذاشته , منم آقا

اون که غیبت کبراست , منم آقا

اون که همیشه بخشیده , تویی آقا

اون که ارزوی تو رو داره , منم آقا

اون که شرمنده شده , منم آقا

اون که بی تو ممیره , منم آقا

اون که چشماش پره اشکه , تویی آقا

اون که مشکل میسازه , منم آقا

اون که بهانه میاره , منم آقا

اون که کم کاری کرده , منم آقا

اون که یوسف زهراست , تویی آقا

 

شاعر : حسن عباسقلی زاده

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۳ ، ۱۵:۲۵
کبوتر حرم