حکومت اسلامی

مطالبی از اسلام برای آگاهی بیشترمان با این دین عزیز

حکومت اسلامی

مطالبی از اسلام برای آگاهی بیشترمان با این دین عزیز

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دانش آموز شهید مسلم حسین میرزایی» ثبت شده است

مشخصات شهید:

نام و نام خانوادگی : مسلم حسین میرزایی

نام پدر : فضل الله

تاریخ تولد : ۱۳۴۶ /// محل تولد : بن استان چهار محال و بختیاری

وضعیت تحصیلی شهید:

مقطع تحصیلی : راهنمایی /// سال تحصیلی : ۱۳۶۰ ///

شهر محل تحصیل : بن آموزشگاه ابن سینا شهرستان شهرکرد استان چهار محال و بختیاری

کارنامه عملیاتی:

جبهه شوش ۱۳۶۰/۰۱/۲۵ رزمنده

زندگی نامه شهید:

مسلم در یک خانواده مذهبی چشم به جهان گشود. وی در دامان پدر و مادر مومن، سنین اولیه عمرش را سپری نمود و پا به عرصه علم نهاد. پدرش کشاورز بود و مخارج خانواده را از همین راه تأمین می نمود. با ثبت نام خود در بسیج بعد از انقلاب اسلامی و با فعالیت در این سنگر مقدس، خود را برای خطر هایی که در آینده ممکن بود انقلاب اسلامی را تهدید کند، آماده می کرد. وی روزها رابه مدرسه می رفت و شب ها در بسیج فعالیت می کرد. گفت: زمان، زمان نشستن نیست و باید به سوی جهاد شتافت. مسلم در این زمان تنها ۱۴ سال داشت و با این که دو برادر وی در جبهه بودند در تاریخ ۱۳۶۰/۰۱/۰۱ برای اعزام به جبهه ثبت نام نمود و پس از یک دوره یک ماهه آموزش در تاریخ ۱۳۶۰/۱۰/۳۰ به جبهه شوش دانیال اعزام شد. به مدت یک ماه در جبهه بود. در سمت سر متصدی خمپاره فعالیت می نمود. این شاگرد با وفای امام در تاریخ ۱۳۶۰/۱۲/۰۸ به آرزوی دیرینه خود رسید و خون سرخش را در راه اسلام و امام ایثار نمود.

وصیت نامه شهید:

((بسم الله الرحمن الرحیم))

وَ لاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ

جوانان ما در یک دست سلاح و در دست دیگر قرآن بگیرند و بر علیه دشمنان اسلام بشورند. ((امام خمینی))

در این موقع حساس و سرنوشت ساز که می رود تا به یاری خدا و کمک امام زمان (عج) و رهبری امام امت خمینی بت شکن، صدام و صدامیان و شیطان بزرگ آمریکای جهان خوار شکست بخورد. من ندای (هل من ناصر ینصرنی) حسین (ع) را که در تاریخ طنین افکن شده توسط فرزند او یعنی جگر گوشه زهرای اطهر امام امت خمینی بت شکن شنیده و با جان و دل آن را پذیرفتم، و با شرکت در آموزش بسیج به مدت یک ماه به سوی جبهه های حق علیه باطل حرکت کردم تا یاری حق کنم و به هل من ناصر حسین (ع) لبیک گویم. باشد که مسئولیت خود را نسبت به جمهوری اسلامی و خون شهیدان انجام داده باشم و اگر در این راه شهید شدم که به آرزوی دیرینه خود رسیده و اگر زنده ماندم وظیفه خود را نسبت به اسلام انجام داده ام. اصلا کشته شدن برای ما مطرح نیست، بلکه برای ما اسلام مطرح است و به قول امام اگر کشته شویم نیز پیروزیم. پس ای خواهران و برادران شما به خود آیید و به ندای حسین (ع) جواب گویید. جمهوری اسلامی را یاری کنید، امام را یاری کنید و به گفتار او که از متن قرآن است گوش فرا دهید، باشد که رستگار شوید. مسئولیت خود را در قبال خون های این عزیزان فراموش نکنید، بلکه اگر فراموش کردید، خون شهیدان ما را غرق خواهد کرد و روز قیامت باید جواب این خون های ریخته را بدهیم. و ای پدر و مادر عزیزم، من که فرزند کوچک شما هستم، امیدوارم که مرا به قاسم و علی اصغر امام حسین (ع) ببخشید و مرا حلال کنید و برای من گریه نکنید بلکه مثل زینب پیام خون مرا به گوش همه مسلمانان برسانید و ای برادران عزیزم امیدوارم که همچنان یار و مددکار امام و اسلام باشید و به ندای قرآن و ندای حسین (ع) و اسلام که شما را می طلبد لبیک گویید، انشاالله.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۴ ، ۰۵:۴۳
کبوتر حرم