حکومت اسلامی

مطالبی از اسلام برای آگاهی بیشترمان با این دین عزیز

حکومت اسلامی

مطالبی از اسلام برای آگاهی بیشترمان با این دین عزیز

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «افتاده بود روی زمین خواهرش رسید» ثبت شده است


" برای دیدن اندازه اصلی، بر روی تصویر کلیک نمایید. "

............................................

عطا کردی خطا کردم، خطا کردم عطا کردی

وفا کردی جفا کردم، جفا کـردم وفا کردی

تو بی‌شرمی ز من دیدی و بر رویم نیاوردی

ز عبد بی‌حیای خود حیا کـردی حیا کردی

مرا هر لحظه زنجیـر گناهـی بود بر گردن

تو خواندی و مـرا از آتش دوزخ رها کردی

من از تو قهـر کردم تـو پیـام آشتی دادی

کرم کردی دوباره این فراری را صدا کردی

من بیچاره از غفلت دویـدم جـانب شیطان

تو از رحمت مـرا بـا دوستـانت آشنا کردی

تو بخشیدی گناهم را؛ خریدی اشک و آهم را

تو زخمم را شفا دادی تو دردم را دوا کردی

من از فرمـان تـو کردم تَمَـرُّد، بـارمعبودا !

تو حاجات مـرا بـر لب نیاورده روا کـردی

من از خود آبـرو بردم تو بر من آبرو دادی

من از غفلت چه‌ها کردم تو از رحمت چه‌ها کردی

اگر می‌خواستـی در آتـش قهرت بسوزانی

چرا این رو سیه را زائر کـرب و بـلا کردی ...

غلامرضا سازگار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۴ ، ۲۱:۲۷
کبوتر حرم


افتاده بود روی زمین خواهرش رسید

ام المصائب آمد و بالا سرش رسید

سر را به روی دامن زهرائی اش نهاد

یک کاسه آب دست امام غریب داد

سر خود سرش که چادر مادر نکرده است

کم مادری برای برادر نکرده است

بانوی روضه ها سخنش را شروع کرد

واویلتا حسن حسنش را شروع کرد

بر روی خاک سر نگذاری سرم فدات

بال و پرت شکسته و بال و پرم فدات

پا بر زمین نکش جگرم تیر می کشد

پشت و پناه من کمرم تیر می کشد

دق می کنم که سرفه امانت بریده است

درد جگر به سینه و پهلو رسیده است

زهرش درست بر جگر تو شراره زد

بر روی زخم گم شدن گوشواره زد

خیلی قدیم زخم دلت بی شماره شد

با نامه ی فدک جگرت پاره پاره شد

پایین پات قاسم دلخون نشسته است

بالا سرت برادر محزون نشسته است

بالا سرت نشسته فقط گریه می کند

محزون و دلشکسته فقط گریه می کند


محسن حنیفی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۵۰
کبوتر حرم