حکومت اسلامی

مطالبی از اسلام برای آگاهی بیشترمان با این دین عزیز

حکومت اسلامی

مطالبی از اسلام برای آگاهی بیشترمان با این دین عزیز

شهید سید مجتبی هاشمی و شاهرخ

دوشنبه, ۱ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۴۷ ب.ظ

فدائیان اسلام

سید بلند قامتی که سر بنی صدر داد می زد را می شناختم. در کردستان او را

دیده بودم. دلاور مرد شجاعی به نام سید مجتبی هاشمی سید، قبل از انقلاب از

افسران تکاور بود. دوره های نظامی را به خوبی سپری کرده و درهمان سالهااز

ارتش جدا شده بود.

ورزشکار بود. باستانی کار و کشتی گیر روحیه پهلوانی داشت. انسانی متواضع

و بسیار خوش برخورد بود. در مسائل دینی انسانی کامل بود. می گفتند: وضع

مالی خوبی دارد. چند دهنه مغازه در خیابان وحدت اسلامی(شاهپور) داشت...

٭٭٭

نبرد خرمشهر به روزهای پایانی خود رسیده بود. اولین روزهای آبان بود که

نیروهای دشمن پل های رود کارون را گرفتند. از مسیر شمال هم شهر را به

طور کامل محاصره شد. بقیه نیروهای باقیمانده با قایق و یا هر وسیله دیگر از

رودخانه رد شدند و به سمت آبادان رفتند.

با شاهرخ و دیگر رفقا به سمت آبادان رفتیم. مقر نیروهای ارتش ما را قبول

نکرد. سپاه هم نیروهای خود را در دو هتل آبادان مستقر کرده بود. نیروی

دریائی و ژاندارمری هم برای خودشان مقر مخصوص داشتند.

نیروهای ستون پنجم و منافقین در همه جا پراکنده بودند. در گوشه ای از شهر

و در نزدیکی فرودگاه، هتل کاروانسرا قرارداشت. نیروهای سید مجتبی آنجا

بودند. یکی از بچه های سپاه گفت: شما هم به آنجا بروید، سید شما را رد نمی کند.

وقتی به هتل کاروانسرا رسیدیم، سید مجتبی مانند یک پدر دلسوز به استقبال

ما آمد. تک تک ما را در آغوش گرفت و بوسید. شیوه های مدیریت سید را در

کمتر فرماندهی دیده بودم. خیلی از نیروها او را به نام" آقا" صدا می کردند

وارد شدیم و در سالن هتل نشستیم. سید گفت: اینجا محل تشکیل گروهی

از مدافعین به نام فدائیان اسلام است. درهای گروه فدائیان اسلام به روی همه

کسانی که به خاطر خدا و حفظ اسلام به اینجا آمده اند باز است.

٭٭٭

سید در مورد نحوه نبرد با دشمن، نظرات خاصی داشت. البته برخی از

فرماندهان نظر او را قبول نمی کردند، سید با توجه به دوره های آموزشی که

قبل از انقلاب طی کرده بود می گفت:

دشمن با پیشرفته ترین سلاح و نیروی کافی به صورت منظم به ما حمله کرده.

ما نمی توانیم و نباید به صورت منظم با دشمن درگیر شویم. بلکه باید به صورت

چریکی عملیاتهائی را انجام دهیم تا قدرت این ارتش منظم از بین برود. او در

عمل ثابت کرد که این روش بهترین نوع مبارزه در سال اول جنگ است.

سید با فعالیتهائی که در طی یکسال حضور در منطقه آبادان داشت، مانع

از سقوط شهر شد. مدیریت سید بر منطقه به قدری قوی بود که بسیاری از

فرماندهان عدم سقوط آبادان را مدیون فعالیتهای گروه فدائیان اسلام می دانند.

٭٭٭

سید مصداق واقعی حدیثی بود که می فرماید: مردم را به غیر از زبان به سوی

خدا دعوت کنید. برخورد او با نیروها خصوصاً تازه واردها به قدری با محبت

و دلسوزانه بود که همه با اولین برخورد عاشقش می شدند.

در بعد شخصی نیز سید به مصداق یک شیعه واقعی بود، انسانی کامل،

مدیری شجاع و رزمنده ای توانا. به یاد ندارم که هیچگاه نماز شب او ترک شده

باشد. دیگران را هم به بیداری در سحر و نماز شب توصیه می کرد او خوب

می دانست که پیامبر اعظم فرموده اند: برشما باد به نمازشب حتی اگر یک

رکعت باشد. زیرا انسان را از گناه باز می دارد و خشم پروردگار را خاموش می

کند و سوزش آتش را در قیامت دفع می نماید.( ۱)کنزالعمال ج ۷ ص ۷۹۱

سید خود را شاگرد مکتب امام خمینی (ره) می دانست. او پس از آزادی

میدان تیر آبادان از تصرف دشمن، نام آن را به میدان ولایت فقیه تغییر داد. هر

چند برخی از فرماندهان نظامی با اینکار مخالف بودند.

همزمان با سید مجتبی هاشمی که در آبادان جنگهای نامنظم را رهبری

می کرد. شهید چمران در کل خوزستان، شهید وصالی در سرپل ذهاب، گروه

شهید اندرزگو در گیلان غرب و در بسیاری از جبهه ها این نحوه نبرد گسترش

پیدا کرد و تا قبل از فتح خرمشهر ادامه داشت.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی